نذیر رها
بشر در مسیر تاریخ همواره در جستجوی عدالت و آزادی بوده است. آنچه امروز به عنوان عدالت و آزادی میشناسیم، ارثیه ی ست از مبارزین بزرگی که برای تداوم این آرمان انسانی قربانی شدند. بدون توجه به فداکاری های که انسانهای آزادیخواه و عدالت طلب برای نهادینه شدن این خواسته های بزرگ، در مسیر تاریخ انجام داده اند، هرگز نمیتوان جایگاه و ارزش متعالی این مفاهیم را درک کرد. هر آزاده ی در هر گوشه ی زمین و در هر اجتماع انسانی، برای استقرار آزادی و عدالت جان داده است، برای تمام انسانهای کره ی خاکی یک ارزش بزرگ میباشد. انسانیت را نمیتوان به مرزهای سیاسی، فروکاست. ورای تمام تقسیم بندی های مغرضانه و ناعادلانه ی بشر، انسانیت از همه انسانها سخن میگوید و به سرنوشت همه ی انسانها مرتبط است.
ما مدیون تمام انسانهای بزرگی هستیم که در هر گوشه ی زمین، برای پاسداری از آزادی و عدالت جان دادند.
احمدشاه مسعود عدالتخواه بزرگ و مبارز آزاده، تمام عمرش را در برابر تجاوز، تروریسم و تمامیت خواهی رزمید. او فریاد بلندی بود از ملتی که مظلومانه در برابر انواع تمامیت خواهی ها و تجاوزها بی دفاع مانده بود. در اوج خشونت و تجاوز، مسعود از عدالت سخن گفت و به آزادی وفادار ماند. زمانی که قدرت های بزرگ تروریسم را در مرزهای سیاسی تعریف میکردند، او از جهانی بودن تهدید تروریسم حرف زد. او در جبهه ی نبرد با القاعده، طالبان، تجاوز ناشی از تمامیت خواهی کشورهای همسایه، تنها ماند و به تنهایی در برابر تروریسم، بنیادگرایی و افراطیت دینی مبارزه کرد. مسعود در آخرین سال زندگی اش در سفر اروپا به صراحت اعلام کرد، اگر مسئله ی تروریسم در افغانستان مهار نشود، این پدیده ی وحشت آفرین دامن مجموع ملتها را خواهد گرفت. قدرتهای بزرگ از کنار سخنان او بی اعتنا گذشتند تا وقتی که دست تروریسم به گلوی جهان اول رسید و فاجعه ی انسانی یازدهم سپتامبر 2001 اتفاق افتاد و جهان ناگهان چهره ی اصلی افراطگرایی دینی را با عمق خطرش شناخت، اما متاسفانه برای مسعود دیر شده بود. او دو روز قبل از فاجعه ی یازدهم سپتامبر توسط انتحاری های القاعده شهید شد.
احمدشاه مسعود در تمام طول مبارزاتش از حقوق بشر به ویژه حقوق برابر زنان با مردان، دموکراسی، آزادی و صلح سخن گفت، اما همه معادلات سیاسی منطقه ای و جهانی طوری واقع شده بود که هرگز در حیاتش تبلور صلح، حقوق بشر و دموکراسی را در سرزمین اش ندید و با این آرمان بزرگ در دل خاک خوابید.
مدارک و اسنادی که بعد از ترور مسعود از جانب منابع استخباراتی معتبر جهان نشر شد، ما را به درک دشواری مبارزه و استقامت احمدشاه مسعود نزدیک تر میکند. ابعاد تصادم منافع و تلاقی قدرت های بزرگ روی جغرافیایی که احمدشاه مسعود وطن اش میشناخت، بعد ها بیشتر روشن شد. در یک مقطع مسعود سد راه قوت های نظامی اتحاد جماهیر شوروی و در مقطعی دیگر مانع بزرگ پیش روی طالبان به عنوان پیشقراولان سیاست و مطامع امریکا گردید. همین وسعت تجاوزهای نظامی و عمق خطرناک سیاست های غرب و شرق و نقش مسعود در مقابله با این تهاجم ها است که چهره ی مسعود را به عنوان مبارزی بی بدیل به جهان معرفی میکند. در چنین وضعیتی حفظ خط استقلال به دشواری بلند کردن هندوکش به شانه های آدمی ست. مسعود این رسالت را به سر انجام رساند. او با ایستادگی در مقام آزادگی، به هیچ متجاوزی روی خوش نشان نداد. همین است که پروفسور مایکل بری استاد دانشگاه پرینستون و تاریخ نگار مشهور را وا میدارد تا از مسعود به عنوان کسی که بی نفرت و برای عدالت میجنگد، یاد کند. او میگوید: مسعود میجنگید، بی آنکه عشق به جنگ داشته باشد.