لطف الله راشد : خبرنگار ونویسنده
هنوز خون جوانان برومند ما که در حادثه خونین دانشگاه کابل به شهادت رسیدند نه خشکیده است که یما سیاووش یکی از جوانان مستعد و توانای کشور در انفجار ماین به شهادت رسید .
بحران بی امنیتی در پایتخت روز تا روز گسترش می یابد . مسوولین اما ، درپی تخریب منزل ها ، تنظیم سواری تاکسی های شهری و موتر های بدون نمبر پلیت اند.
برگزاری جلسات دولتی مشهور به “جلسه 6:30 ” که به مصروفیت و مشغول سازی فکری اکثر شهروندان مبدل شده یکی از راهکار های منحرف سازی اذهان عامه برای کاهش فشاربالای دولت است . درحالی که مردم از نا امنی وافزایش دزدی ها، قتل و غارت شکایت دارند ، شش و نیم امروز شاید بیستمین جلسه خود را برگزار کرد اما بزرگترین دستاورد این جلسه تا حال تنظیم موتر های بدون محصول گمرکی که به گونه قاچاق وارد کشور شده است می باشد. بگذریم از این پرسش بی جواب در مورد قانونی سازی این مورد غیر قانونی ، اما خیلی پر منفعت . ده ها پرسش دیگر نیز جود دارد.
بازداشت خورده دزدان و کیسه بران کوچک ، مشغول سازی رسانه ها و مردم با ویران کردن غرفه های کنار جاده ، تخریب مسخره و نمایشی یکی دو دیواراز صدها بلند منزل غیر قانونی در پایتخت و چندین مورد خورد و کوچک دیگر و تبلیغات گسترده برای کاهش سر و صدا دستاورد دولت برای ملت است .
اما مردم با چنین وضعیت قانع می شوند؟
سخنرانی های فریبنده و گفتار جذاب از سوی برخی از مقامات که متاسفانه همچون صدها هزار دیگر، از پول همین ملت آموختند و با هنر شدند اما امروز هنر خود را در راه فریب مردم به کار می برند کمترین سود را به سخنران و دستگاه دولت نمی آورد.
بیداری ملت و نه گفتن به سخنان فریبنده و بدون عمل ، سنگ بزرگی سر راه کسانی خواهد بود که کمربه فریب ملت بسته اند.
کابل و کابلیان امنیت می خواهند!
حکمرانی بر ملت و به عنوان دولت عمل کردند ، با حرافی و گزافه گویی امکان پذیر نیست. دولت بودن مولفه های خود را دارد که سوگمندانه دولت مردان ما به ابتدایی ترین این مولفه ها پابند نیستند.
اصلاح دولت توسط ملت صورت می گیرد و این مورد مهم نیاز به کمک جامعه جهانی و فیصله های جان کری و قوای ناتو ندارد .
به همان اندازه یی که بر اندازی دولت درچنین مقطع به سود مردم نیست، خاموشی در برابر بی کفایتی های دولت نیز زیان آور است .
ملتی که هر روز پارچه های جسد عزیزان خود را خاموشانه با چشم های گریان برمیدارد و دفن می کند تاریک ترین حال و آینده را با خود دارد.
دیروز گلهای دانشگاه کابل پر پر شدند، امروز گلی از بوستان رسانه ها و دانش آموخته های این سرزمین رفت و فردا معلوم نیست کی شکار این وضعیت می شود.
درحالی که هزاران کادر کار کشته، پرتوان و با تجربه نظامی و امنیتی کشور به دلیل انتخاب های سلیقه ای به حاشیه رانده شده اند ، ادامه ای حضور ناتوان ترین اشخاص به عنوان مسوولین پولیس و امنیت پایتخت سنگین تر از انفجار و انتحار است.