نویسنده : یووال نوح هراری
برگردان : شبیر بخشی
مقدمه
آنچه را که در پیوست میخوانید، ترجمه مقاله یووال نوح هراری، تاریخدان، روشنفکر، استاد دانشگاه و نویسنده سه کتاب پرفروش جهانی «انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر»، «انسان خداگونه: تاریخ مختصر آینده» و «بیستویک درس برای قرن بیستویک» است. مقاله حاضر در هفتهنامه فرانسویزبان اکسپرس (L’Express) در تاریخ ۲۷ فبرروی ۲۰۲۱ به نشر رسیده و مورد استقبال خوانندهگان قرار گرفته است. در ترجمه حاضر کوشیده شده است تا ساختار بیان علمی نویسنده تا حد ممکن حفظ شود
………………………………………………………………………………………………………………………….
در چشمانداز تاریخ، چگونه میتوان مسأله کووید را جمعبندی کرد؟ شماری بر این باور اند که خسارات هنگفت برجامانده از ویروس کرونا، نمایانگر ناتوانی بشر در برابر توانایی طبیعت است؛ اما در واقع، سال ۲۰۲۰ درماندهگی بشر را آشکار ساخت. هرچند بیماریهای همهگیر دیگر، نیرویهای طبیعی غیرقابل مهار نیستند و علم، آنها را به چالشهای مهارشدنی تبدیل کرده است؛ اما با وجود آن، این همه مرگ و درد و رنج چرا؟ پاسخ آسان است: به دلیل تصمیمهایی نادرست سیاسی.
در ادوار گذشته، زمانی که مردم با آفتهایی مانند طاعون[۱] مواجه میشدند، هیچ تصوری از علت و چگونهگی مهار آنها نداشتند. در سال ۱۹۱۸، زمانی که آنفلوانزای اسپانیایی[۲] همهگیر شد، بهترین دانشمندان جهان موفق به شناخت ویروس مهلک آن نشدند، هر اقدامی از جانب آنها به هدر رفت و تلاش برای ساخت واکسن نیز بیثمر ماند. در حالی که آنفلوانزای اسپانیایی با کووید-۱۹ بسیار فرق دارد. نشانههای اولیه کووید در اواخر دسامبر سال ۲۰۱۹ ظاهر شد و در آن روزها بود که اولین زنگ خطر در مورد وقوع بیماری همهگیر نواخته شد و دانشمندان در دهم جنوری سال بعد، یعنی در کمتر از بیست روز، نه تنها ویروس مسوول را شناسایی کردند؛ بلکه ژنوم آن را نیز توالییابی[۳] کردند و اطلاعات مرتبط با آن را در اینترنت به نشر رساندند. چند ماه بعد، ما میدانستیم که چه اقداماتی، زنجیره آلودهگی ویروس را کُند یا متوقف میکند. در کمتر از یکسال، چندین واکسن موثر به پیمانه انبوه تولید شد. در نبرد میان انسانها و عوامل بیماریزا[۴]، هرگز انسان اینقدر قدرتمند نبوده است.
در کنار دستآوردهای بیسابقه زیست - فناورانه[۵]، سال کووید برای ما قدرت فناوری اطلاعات را نیز برجسته ساخت. در گذشته، اگر بشر در مهار همهگیریها مشکل داشت به این دلیل بود که آنها نمیتوانستند، زنجیره آلودهگی را در زمان واقعی[۶] دنبال کنند و هزینه خانهنشینیهای اجباری[۷] در طولانیمدت، گران بود. در سال ۱۹۱۸ میتوانستید افرادی را که به این بیماری مخوف آلوده شدهاند، قرنطینه کنید؛ اما نمیتوانستید جابهجایی حاملان بدون علایم یا با علایم[۸] را ردیابی کنید. اگر در گذشته به کل جمعیت یک کشور دستور میدادید تا هفتهها در خانه بمانند، این امر، در نهایت به بحران اقتصادی، فروپاشی اجتماعی و سرانجام به گرسنهگی جمعی منجر میشد. در مقابل، در سال ۲۰۲۰ نظارت دیجیتال، شناسایی و ردیابی ناقل بیماری را بسیار تسهیل کرد و از این بابت جدامانیهای اجتماعی[۹] میتواند بسی انتخابیتر و موثرتر باشد. مهمتر از آن، خودکارسازی[۱۰] و اینترنت چرخه زندهگی را دستکم در کشورهای پیشرفته فعال نگه داشته است. ممکن است در کشورهای در حال توسعه، همهگیری کرونا آسیبهای گذشته را به خاطر آورده باشد؛ ولی در کشورهای توسعهیافته انقلاب دیجیتال کاملاً شرایط را تغییر داده است.
مثلاً، حوزه کشاورزی را در نظر بگیرید، برای هزاران سال تولید مواد غذایی متکی به نیروی بشری بود و تقریباً نود درصد مردم در مزارع کار میکردند. امروزه در کشورهای پیشرفته دیگر چنین نیست. به طور مثال، در ایالات متحده امریکا تنها یکونیم درصد مردم کشاورز اند و این درصد نه تنها کفاف نیازمندیهای امریکا را میدهد؛ بلکه این کشور را به صادرکننده اصلی مواد غذایی در جهان تبدیل کرده است. امروز اکثر کارهای کشاورزی توسط دستگاههایی انجام میشود که از بیماریها به ویژه از ویروسها در اماناند. بنابراین، جدامانیهای اجتماعی تأثیر اندکی در امور کشاورزی دارد. یک گندمزار را در زمان طاعون در نظر بگیرید. اگر به دستاندرکاران مزرعه بگویید که در فصل برداشت محصول در خانه بمانند، قحطی قطعیای را تضمین کردهاید. ولی اگر به آنها بگویید که بیایند و در هر حال به کار ادامه دهند، خطر ابتلای آنها را افزایش دادهاید. پس چه باید کرد؟
اکنون همان مزرعه را در سال ۲۰۲۰ تصور کنید، یک دستگاه مجهز با سیستم ردیاب میتواند تمام مزرعه را با کارایی و اثربخشی بیشتر و با احتمال آلودهگی صفر درصد، برداشت کند.
در سال ۱۹۴۹ یک مزرعهدار به طور میانگین ۱۳۰ کیلوگرام محصول در روز برداشت میکرد؛ در سال ۲۰۰۴ یک دستگاه دِرو با برداشت نزدیک به ۸۰۰ تن در روز تمام رکوردهای قبلی را شکست. به عبارت دیگر، صریحاً میتوان گفت که کووید-۱۹ هیچ تأثیر قابل توجهی در تولید جهانی غلات اولیه مانند گندم، برنج و جواری (ذرت) ندارد. اما برای تغدیه مردم، برداشت محصولات زراعتی کافی نیست، باید آنها را گاه تا هزاران کیلومتر انتقال داد.
نقش اساسی خودکارسازی و دیجیتالسازی[۱۱]
اکثر اوقات تجارت در همهگیریها نقش بدی داشت. عوامل بیماریزای کشنده همیشه از طریق کشتیها و کاروانهای بازرگانی در سراسر جهان تکثیر میشدند. به طور مثال، طاعون توسط بازرگانانی که از جاده ابریشم عبور میکردند، از شرق آسیا به خاور میانه انتقال یافت و سپس به واسطه کشتیهای تجاری به اروپا وارد شد. به این ترتیب، تجارت تهدید بزرگی به شمار میرفت. از هر گاری که توسط یک گاریچی رانده میشد گرفته تا هر کشتی تجاری کوچکی که به دهها ملوان نیاز داشت، و همینطور قایقها و مسافرخانههای شلوغ، کانون اصلی بیماریها بودند.
در سال ۲۰۲۰ اگر که تجارت بینالملل توانسته است، بدون مشکل جدی به کار خود ادامه دهد، به این دلیل است که نیاز به نیروی انسانی کار در آن بسیار محدود شده است. امروزه یک ناوگان تجاری که بخش عمده آن خودکار[۱۲] است، قادر به حمل بار بیشتری نسبت به ناوگانهای تجاری پیشامدرن است. در سال ۱۵۸۲، ناوگان بازرگانان انگلیس مجموعاً ظرفیت حمل ۶۸۰۰ تن را با به کار بستن شانزده هزار ملوان داشت. در حالی که ناوگانِ OOCL هنگکنگ که در سال ۲۰۱۷ رونمایی شد، برای حمل ۲۰۰ هزار تن بار، تنها به ۲۲ خدمه نیاز دارد. این درست است که کشتیهای تفریحی با صدها گردشگر و هواپیماهای مملو از مسافر، نقش اساسی را در گسترش ویروس بازی کردند؛ اما اکنون دیگر گردشگری و سفر برای انجام امور تجاری ضروری نیست. حالا ممکن است گردشگران در خانه بمانند و بازرگانان از طریق ZOOM دادوستد کنند؛ در حالی که کشتیهای خودکار و قطارهای بدون راننده[۱۳] چرخه اقتصاد جهان را میچرخانند. این درست است که گردشگری در سال ۲۰۲۰ به گونه بیسابقهای کاهش یافته؛ اما تجارت از راه دریا، تنها ۴ درصد کاهش داشته است.
خودکارسازی و دیجیتالسازی تأثیر عمیقی بر خدمات دارد. در سال ۱۹۱۸ اصلاً تصور نمیشد که ادارهها، آموزشگاهها، دادگاهها یا حتا عبادتگاهها بتوانند در زمان جدامانی اجتماعی به کارهایشان ادامه دهند. در آن زمان اگر دانشآموزان و آموزگاران در منازلشان زندانی میشدند، چگونه میشد کلاسهای درسی مجازی را دایر کرد؟ امروزه ما پاسخ این پرسشها را میدانیم : دورکاری.[۱۴]
دورکاری دارای مشکلات زیادی، از جمله پیامدهای حاد روانی است؛ دورکاری، همچنین مشکلات غیرقابل تصوری، مانند استحاله وکلا به گربهها را نیز در قبال دارد. [نویسنده اینجا تلویحاً به جلسه آنلاین در دادگاهی در ایالت تکزاس امریکا اشاره میکند که وکیل پرونده اشتباهی نمایه گربه را فعال کرده بود.] اما با این وجود، این واقعیت ساده اکنون امکانپذیر و باور کردنی است.
فایل صوتی را می توانید ازاینجا بدست آورید
در سال ۱۹۱۸ بشر فقط در دنیای واقعی زندهگی میکرد و هنگامی که ویروس مرگبار آنفلوانزا سراسر جهان را فراگرفت، بشریت جایی برای فرار نداشت. امروز بسیاری از ما در دو جهان زندهگی میکنیم : جهان واقعی و جهان مجازی. از زمانی که ویروس کرونا در دنیای واقعی پا به عرصه وجود گذاشته است، بسیاری از مردم به دنیای مجازی کوچیدهاند؛ دنیایی که دست ویروسها به آنجا نمیرسد. البته که انسانها موجودات مادیاند و نمیتوان همهچیز را مجازی کرد. سال کووید، سالی است که نقش مشاغل کمدرآمد، مانند پرستاران، صفاکاران (خدمات دهندهگان خانهگی)، رانندهگان، فروشندهگان و رسانندهگان کالا را در حفظ تمدن بشری برجسته ساخته است. اغلب میگویند که هر تمدن با بربریت فقط به اندازه سه وعده غذا فاصله دارد و در سال ۲۰۲۰ رسانندهگان کالا خطِ واصل ما با تمدن شدند و آنها بودند که ما را با دنیای واقعی وصل کردند.
همانطوری که بشریت فعالیتهای خویش را خودکار و دیجیتال میسازد و تجارت را به صورت آنلاین انجام میدهد، درست همانطور خود را در معرض دشواریهای جدید میافکند. یکی از نکات قابل توجه در مورد سال کووید این است که اینترنت در مقابل این همه فعالیت تاب آورد و مقاومت کرد. اگر به یکبارهگی میزان رفتوآمد را بر روی یک پل واقعی افزایش دهیم، شاهد شدت ترافیک و حتا شکست پل خواهیم بود. در سال ۲۰۲۰ با آنکه همه، از مدارس گرفته تا دفاتر و عبادتگاهها یک شبه، به صورت دستهجمعی به اینترنت هجوم بردند، دیدیم که اینترنت تاب آورد و برقرار ماند. حالا تصورش را بکنید اگر روزی این دستگاه مجازی از کار بیفتد، چه میشود.
در سال ۲۰۲۰ دانستیم که زندهگی میتواند ادامه یابد، ولو اینکه یک کشور به گونه کامل تعطیل شود. تصور کنید اگر روزی زیرساختهای دیجیتالی ما از کار بیفتد؛ چه خواهیم کرد؟
فناوری اطلاعات باعث شده است تا ما در برابر ویروسهای بیولوژیک مقاومت بیشتری داشته باشیم؛ اما از آنطرف، در مقابل ویروسهای رایانهای، بدافزارها[۱۵] و حملات سایبری به مراتب آسیبپذیرتر شدهایم. مردم اغلب میپرسند که کووید بعدی چه خواهد بود؟ یکی از پاسخها به این پرسش این است که کووید بعدی، حمله به زیرساختهای دیجیتالی ما خواهد بود. فقط چند ماه طول کشید تا ویروس کرونا در سراسر جهان گسترش یابد و هزاران تن را آلوده کند. اما زیرساختهای دیجیتالی ما ممکن است در یک روز از کار بیفتد و نظم کنونی را برهم بزند. اینکه مدارس و ادارات به این سرعت توانستند، به اینترنت وصل شوند، فکر میکنید چقدر طول خواهد کشید تا از نامههای الکترونیکی به نامههای پستی برگردیم؟ و این عقبگرد چه اهمیتی خواهد داشت؟